این اولین مقالهی من در سایت شخصی من است. بنا بر رسم و عرف شروع به کار هر سایتی، این مقاله باید به معرفی سایت و برنامهها و کارکرد آن بپردازد. باید به این سوالات پاسخ داد که این است چیست؟ از برای چه؟ چگونه؟ و بسیار سوال دیگر. باشد که نگارش سطور در این سایت گرهگشای مشکلی باشد و راهی را برای کسی هموار کند.

اولین سوالی که باید به آن پاسخ دهم، چرایی ایجاد این سایت است. ریشۀ ایجاد این سایت به دوران فعالیت من در بسیج دانشآموزی و روابط عمومی بسیج برمیگردد. آنجا که در کنار بهره بردن از مهارتهای نویسندگی و خبرنگاری، در حیطه طراحی سایت و بارگذاری محتوا فعالیت داشتم. شاید همان جا بود که فهمیدم این نوشتن است که میتواند رنجهای فکر آدمی را بکاهد و باری از دوش دغدغههایش به زمین بگذارد. قبل از ادامه لازم است بگویم که عقیدهی در من است مبنی بر اینکه در هیچ مسیری شکست مطلق وجود ندارد. حتی اگر کسی همهی زندگی و هست و نیستش را در مسیری بدهد، حداقل آوردهاش «تجربه» خواهد بود.
دانهی تجربهی فعالیتهای دانشآموزی من در بسیج در زمین دانشکدهی پرستاری و مامایی به کاشته شد تا در نشریه صنفی-دانشجویی دوپامین تجسم پیدا کند. نشریهای که تا این لحظه که در حال نگارش این سطور هستم، یعنی ۱۲ شهریور ۱۴۰۰، محمل تقریبا تمام نوشتههای من است که بیشترشان در قالب طنز و تحت عنوان «پرستارنویس» چاپ شدهاند. سال ۹۶ و ۹۷ در واقع آخرین سالهای فعالیت دوپامین بود و از آنجا که رشد آدمی با تغییر الویتهای زندگیاش همراه است، دوپامین از دستور کار جماعتش خارج شد و به خاطرهای شیرین بدل گشت. خاطرهای که توانست به دغدغهی همیشگی من برای نوشتن بدل شود. بعد از دوپامین هیچ محملی نتوانست تا پاسخگوی رفع نیاز من به نوشتن باشد.
پیوستن به جهاد دانشگاهی واحد اصفهان و ایجاد سیری مطالعاتی در حیطۀ مدیریت، کسب و کار، سازمان، آموزش و موضوعاتی از این دست، باعث شد که سررشتۀ نوشتن از دستم خارج شود. نه اینکه دغدغهای نباشد، بلکه مرا با این سوال مواجه کرد که از چه بنویسم؟ از بهمن سال ۹۶ رسماً مطالعات من شروع شد و تا این لحظه ادامه داشته است. گاهی به سک صفحه در هفته مکیرسید و گاهی کتابی را در دو روز تمام میکردم. این روال با هم همراه بود و علاقه به نوشتن در من به مانند آتشی زیر خاکستر بود که منتظر فرصتی برای فورانش بودم.

از میانه سال ۱۳۹۹ با «بازاریابی» بیشتر آشنا شدم و به مطالعۀ حول این علم ژرف پرداختم. بیشک هدایت آقای محمدرضا آذین در این مسیر بیاثر نبود. این مطالعات تا آنجا پیشرفت که با کتاب Epic Content Marketing اثر جو پلیتزی آشنا شدم. کتابی که اولینبار با عنوان «بازاریابی پرمحتوا» توسط سجاد بهجتی ترجمه شد و به وسیله انتشارات آریاناقلم، به چاپ رسید.
قبل از ادامۀ لازم است که نکتهای را بگویم و آن این است که هر کتاببازی (اگر لایق این عنوان باشم) علاقه و عِرق خاصی نسبت به یک انتشارات خاص دارد. از همین رو به محض نشر این کتاب از سوی انتشارات آموخته آن را مجدد تهیه نمودم و به مطالعۀ مجدد آن پرداختم. علاوه بر آن دو کتاب دیگر از جو پلیتزی نیز توسط انتشارات آموخته ترجمه شده بود و در کنار این کتاب در قالب یک مجموعۀ سهگانه ارائه میشد. در پانویس اطلاعات بیشتری از این سه کتاب قرار گرفته است.


مطالعه در زمینه «بازاریابی محتوایی» از طریق کتاب، مقاله، فیلم و مستند، مرا به نوشتن در حیطههایی که در نشان سایت آمده است، ترقیب کرد. نوشتن از کسب و کار -که در اندازه خود در آن تجربه دارم- ، توسعه فردی -که امروزه بخشی ناگسستنی از مطالعات کسب و کار است- و علوم پزشکی -که ۴ سال برایش درس خواندم و از سال ۹۴ تا کنون در آن مشغول به کارم- کاریست که در این سایت بنا بر انجامش دارم. این تعهد شخصی من به خود است که زیست مداوم این سایت را تضمین میکند؛ پس، من به خود قول میدهم که پیوستگی را ولو با سرعتی بسیار آهسته در این سایت در الویت قرار دهم.
باشد که گرهگشایی باشم.
اراتمند، سید امین فلاح شمسی نژاد.